در بخشهای قبل گفتیم گام اول پرورش هوش هیجانی شناخت احساسات فرزندمان است، گام دوم در نظر گرفتن احساسی شدن فرزندمان به عنوان فرصت تربیت اوست، گام سوم همدلی کردن با اوست، گام چهارم کمک به او برای نامگذاری احساسش است. حالا به گام آخر میرسیم. این گام مکمل همهی گامهای قبل است. در این گام به فرزندتان یاد میدهید خودش مشکلاتش را حل کند. اما چگونه؟
بگذارید خود کودک، دقیق مسالهاش را تعریف کند. مثلا اینکه امروز با دوست صمیمیاش دعوا کرده، او مسخرهاش کرده و حالا احساس خشم دارد.
حالا از فرزندتان بپرسید به نظرش باید چه کرد تا این مشکل حل شود. ممکن است فرزندتان راهحلهایی بگوید که شما بپسندید یا نپسندید. مثلا بگوید با او قهر میکنم، دوست جدید انتخاب میکنم، به او میگویم از این کارش ناراحت شدهام و … فعلا گوش دهید و قضاوت نکنید.
حالا با کمک کودکتان خوبیها و بدیهای هر راهحل را پیدا کنید. ببینید کدام راهحل خوبیهای بیشتر و عیبهای کمتری دارد. تا سه راهحل بهتر را اولویتبندی کنید.
به فرزندتان پیشنهاد دهید راهحل اول را اجرا کند. در روزهای بعد پیگیری کنید که آیا راهحل مشکلش را حل کرده است یا نه. اگر نه، از فرزندتان بخواهید راهحلهای بعدی را امتحان کند.