مشکل، مشکل، مشکل، مشکل، مشکل. راستش را بخواهی زندگی هر روز ما آدمها این شکلی است. یعنی ما هر روز و هر هفته باید چند تا مشکل را حل کنیم. حالا اگر اینطور شود خوب است: مشکل، راهحل، مشکل، راهحل، مشکل، راهحل، مشکل، راهحل. یعنی اگر برای هر کدام از مشکلهایمان یک راهحل پیدا کنیم همه چیز خوب پیش میرود. اما اگر مشکلها را حلنشده بگذاریم هی روی هم تلمبار میشوند و ما میمانیم و یک دنیا مشکل. اما واقعا چهجوری میشود این مشکلها را حل کرد؟ برای حل کردن هر مشکلی، چه کوچک و چه بزرگ، باید شش تا مرحله را پشت سر بگذاریم.
حتما تو هم در درسهایت سوالهای «فلان چیز را تعریف کن» داشتهای. مثلا «مرز را تعریف کن». معلمها اینجور وقتها از تو میخواهند که جوابهای دقیقی به این سوال بدهی. برای اینکه مشکل خودمان را حل کنیم، اولین مرحله این است که به این سوال جواب بدهیم: «مشکل خودت را تعریف کن».
شاید بگویی «خب معلوم است دیگر! مثلا مشکل من درس نخواندن است یا دعوا با بابا و مامان» اما راستش را بخواهی اینها اصلا تعریفهای خوبی نیستند. تعریف تو از مشکلت باید دقیق باشد تا بشود برایش راهحل پیدا کرد. «درس نخواندن» یا «دعوا با بابا و مامان» میتواند هزار شکل داشته باشد. باید بگویی که در مورد تو چه شکلی است. مثلا «من بعدازظهرها خیلی پای کامپیوتر مینشینم و بازی میکنم، به همین خاطر نمیتوانم همهی درسهایم را بخوانم. هم بازیها جذابند و هم درسها باقی مانده. نمیدانم چه کار کنم». حالا ببین برای مشکلهایی که الان در زندگیات داری چه تعریفهایی میتوانی بنویسی. تعریفت را یک جایی یادداشت کن و سعی کن هر چه میتوانی دقیقتر آن را بنویسی.
مرحلهی دوم: چه کسانی میتوانند به من برای پیدا کردن راهحل کمک کنند؟
در مرحلهی دوم تو باید مثل دانشمندها عمل کنی. یعنی بگردی دنبال آدمها یا جاهایی که میتوانند برای پیدا کردن راهحل به تو کمک کنند. مثلا برای مشکل «درس نخواندن به خاطر زیاد بازی کردن با کامپیوتر» میتوانی از دوستان و همکلاسیهایی که همین مشکل را داشتهاند کمک بگیری. میتوانید بنشینید دور هم و دربارهی این مشکل و راهحلهایش حرف بزنید.
به نظرت چه آدمهای دیگری میتوانند به تو کمک کنند؟ معلم، مشاور مدرسه، پدر و مادر. چه جاهایی میتوانند کمک کنند؟ شاید در اینترنت، کتابها یا مجلههای مخصوص بچهها هم چیزهایی پیدا شود. نه؟ باید تا میتوانید دقیق بگردید. اما یک نفر دیگر هم هست که خیلی خیلی کمکرسان است. ذهن خودت! خودت فکر میکنی چه راهحلهایی برای این مشکل وجود دارد؟
در مرحلهی سوم هر راهحلی را که در مرحلهی دوم به آن رسیدهای، باید پشت سر هم یادداشت کنی. مهم نیست که این راهحل خندهدار باشد یا اصلا نشود آن را اجرا کرد. در این مرحله تعداد راهحلها مهمتر از خوب بودن راهحلهاست. مثلا برای مشکل «درس نخواندن به خاطر زیاد پای بازیهای رایانهای نشستن» لیست راهحلها میتواند این شکلی باشد:
– کامپیوتر را از برق بکشم و دیگر هیچوقت سراغش نروم.
– درسها را بیخیال شوم و از بازی لذت ببرم.
– هر روز چند دقیقه کمتر از روز قبل بازی کنم تا برسم به جایی که به همهی درسهایم برسم.
– از بین بازیها فقط آن بازیهایی را که خیلی دوستش دارم انتخاب کنم و بقیه را بازی نکنم.
– از بین درسها فقط آنهایی را که عقب هستم بخوانم و بقیه را بیخیال شوم.
– «بازی کردن با کامپیوتر» برایم جایزهی درس خواندن باشد، یعنی هر وقت درسهایم تمام شد بروم سراغ بازیها.
دیگر چه راهحلهایی برای این مشکل وجود دارد؟
خب! حالا تو هستي و يک عالمه راهحل كه در مرحلهی سوم به دست آوردهاي. حالا وقت اين است كه به اين راهحلها امتياز بدهي چون كه قرار است بهترين راهحل را انتخاب كني. اما چه طور مي شود به اين همه راهحل امتياز داد؟
گيج نشو! اينجور وقتهاست كه جدولها به درد آدم ميخورند. هر كدام از راهحلها را بريز توي جدول اين شكلي و به آن امتيازهاي منفي و مثبت بده. مثلا براي مشکل مرحلهی قبل هر كدام از راهحلها اينجور امتياز ميگيرد:
راهحل شماره ۵: از بین درسها فقط آنهایی را که عقب هستم بخوانم و بقیه را بیخیال شوم.
براي همهی راهحلها اين جدولها را بكشيد، بعد ببينيد كدام راهحل نكات مثبتش از نكات منفياش بيشتر است. بهترين راهحلها همينها هستند. راهحلهايي كه امتياز منفي بيشتري دارند راهحلهاي خوبي نيستند.
حالا وقت آن است كه از بهترين راهحل تا بدترين راهحل را پشت سر هم بگذاريم. چطور؟ بر اساس همان امتيازهايي كه گرفتهاید:
پس اگر اینطور باشد بهترين راهحل مشكلی كه گفتیم اين است: «بازی کردن با کامپیوتر برایم جایزهی درس خواندن باشد، یعنی هر وقت درسهایم تمام شد بروم سراغ بازیها.» البته امتيازهای هر كسی با ديگران فرق می كند و ممكن است راهحل تو يك چيز ديگر باشد.
فقط يادت باشد كه راهحل های بعدی را دور نريزی و اين جدول را پيش خودت نگه داری.
تا حالا هر چيزی گفتيم، فقط روی كاغذ نوشته میشد. اما در اين مرحلهی آخر بايد راهحلت را اجرا كنی. ممكن است راهحل تو آنقدرها هم كه فكر می كردی راهحل خوبی نباشد. شايد چيزهايی پيش بيايد كه تو به آن فكر نكرده بودی. اگر راهحلت مشكلت را حل كرد كه چه بهتر. وگرنه همان جدولی كه در مرحلهی قبل آن را پر كردهای و دورش نينداخته ای دوباره نگاه كن و برو سراغ راهحل بعدی.