شنیدین میگن «هدف وسیله رو توجیه میکنه؟» یعنی اینکه به نظر بعضیا، اگه نیت و انگیزهی انجام یه کاری درست باشه، کافیه؛ دیگه مهم نیست از چه راهی بهش میرسیم. کار خوبی نیست، شما هم نکنید از این کارا.
ولی خب کلیشه شده جملهش دیگه. خز شده در واقع. منتها یه سری هستن تخصص دارن تو کلیشهشکنی و ضدخز بازی؛ اومدن جای هدف و وسیله رو تو جمله عوض کردن. چطوری؟ خب روالش اینه که مثلا شما یه خانوم یا آقای فرنگی رو که خارج از ایران زندگی می کنه میبینی، میپسندی، دلت میخواد باهاش ازدواج کنی، این میشه هدفت. بعدش باید یه فکری واسه ویزا و اقامت و اینجور چیزا بکنی، این میشه وسیلهت. اما اونا، دوست دارن ازدواج کنن که یه ویزایی پاسپورتی اقامتی چیزی بگیرن، یا اینجا اونجا بشینن پز بدن که رفتن در فلان جا دارن زندگی می کنن.
آخه بازیبازی، با زندگی خودتم بازی؟ کلا ازدواج به هر نیت و هدفی -غیر از اونی که باید باشه- درست نیست. چه واسه زیبایی طرف، چه بهخاطر پولش، چه بهخاطر موقعیت و جایگاهش… بعد واسه ویزا و اقامت؟
آخه چقدر خودباخته، چقدر استحاله، چقدر فرار مغزها، چقدر… عزیزم، به غرور و شخصیت خودت رحم نمیکنی، به آینده و عاقبت اون بدبخت بیچاره رحم کن. چون خارجیه، آدم نیست؟ «آدم برفی» رو ندیدی مگه؟ باز برات عبرت نشد؟ بگم اکبر عبدی بیاد؟
نظر شما چیست؟ ویدیوی مربوط به این راز را ببینید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید: