این دختر و پسرای دمبختی که خیلی جدی به ازدواج فکر نکردن، وقتی ازشون میپرسن «ملاکت واسه انتخاب شریک آیندهی زندگیات چیه؟»، یه جواب کلیشهای میدن که خودشونو راحت کنن و بعدش به تلگرامشون برسن؛ «تفاهم داشته باشیم».
کلیشهی بیراهی هم نیست. یعنی همه چیتون باید بههم بیاد. خصوصیات رفتاری، آرزوهاتون تو زندگی، وضعیت تحصیلیتون، اوضاع مالیتون… اما شرایط این تفاهم و تطابق، سر یه کیسی که مال یه مملکت دیگه است، یهو ضربدر هزار میشه. چرا؟ چون غیر از همهی اینایی که گفتیم، باید واسه تطابق زبونی و فرهنگی و حتی شرایط زندگی تو یه کشور دیگه هم، یه فکری بکنین.
چیزایی که حتی به حرف گفتنش آسون نیست. مثلا همین قلم اول، زبونو فرض بگیر. هر چی شعر عاشقانه تا حالا بلد بودیو باید بریزی دور، یا فوقش آویزون گوگلترنسلیت شی ببینی چی تحویلت میده. دیگه نه موقع ترسیدن، «اوا خاک عالم»تو کسی میفهمه، نه موقع کری خوندن، «زدیم لهتون کردیم»ت رو. شاید بگی اینا که چیز مهمی نیست، ولی اتفاقا همهچی از همین جزئیات ظاهرا بیاهمیت شروع میشه. حتی آدمایی که پیش خودشون فک میکنن هیچ تعصب خاصی به کشورشون ندارن، موقع ازدواج با یه خارجی، میبینن چقدر جوّ و فاز «نام جاوید وطن» گرفتن.
این تفاوت فرهنگی هم با چند ساعت و چند روز و چند هفته بحث و تبادلنظر سروتهش هم نمیآد. قبلش دوتایی باید کـــــلـــــی با خودتون کلنجار برین، تا تازه بتونین بیفتین وسط ماجرا و با چیزایی مواجه شین که فکرشم نکرده بودین.
نظر شما چیست؟ ویدیوی مربوط به این راز را ببینید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید:
محرمانه خانوادگی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: