تو ازدواجهای این شکلی، یه پارامتری اگه باشه، همهی معادلهها به توانِ n میرسه و قضیه بازم پیچیدهتر میشه: داشتن بچه!
تو حالت عادی، زن و شوهر حداقل یه سالی طول میکشه تا بچهدار شن. تو این مدت، هم خودشونو بیشتر شناختن، هم واسه وظایف جدیدشون آماده شدن.
تو این حالت اما زن و شوهر همون موقع ازدواج، بچهای دارن که تا دیروز، با یکیشون هیچ نسبتی نداشته. تازه باید کلی آیتم دیگه رو هم به این فاکتور اضافه کرد و بعد به حسابش رسید؛ نگاه عرفی دور و بریها، وظایف بچهداری، حق انتخاب خود بچه که آیا حاضره همسر پدر یا شوهر مادرشو بپذیره یا نه، دوباره همهی روابطو میبره زیر یه انتگرال تازه…
راحتتون کنیم؛ با این وضع، حال و روز اون طرفی که ازدواج اولشه، شبیه کسیه که تازه میخواسته بره استخر شنا یاد بگیره و از پا زدن دوچرخهای و موندن روی آب شروع کنه، بعد یهویی با ماسک و لباس غواصی، انداختنش تو اعماق مرجانی سواحل خلیج همیشگی فارس.
حالا البته کار که نشد نداره فقط مشاوره یادتون نره. البته کلا وقتی یکی از دو طرف، قبلا ازدواج ناموفق داشته، سر ازدواج بعدی باید مشاوره رو جدیتر از حالت عادی گرفت؛ ولی خب این شکلیش دیگه خودش حالت خاصی از اون حالت غیرعادی محسوب میشه!
نظر شما چیست؟ ویدیوی مربوط به این راز را ببینید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید:
محرمانه خانوادگی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: