سریال محرمانه به کارگردانی مسلم تهرانی و تهیهکنندگی عطا پناهی از ۱۸ خردادماه آغاز شده و هر هفته شنبه تا چهارشنبه روی آنتن میرود. فصل اول مجموعه تلویزیونی«محرمانه» در ۲۶ قسمت بهصورت اپیزودی ساخته شده است و هر قسمت از آن یک موضوع از دغدغههای نوجوانان امروزی را در قالب طنز بیان میکند. برنامههای مشابه «محرمانه» در سالهای قبل و بهطور خاص دهه ۷۰ ساخته و پخش شده است که هرکدام سرنوشت متفاوتی داشتهاند. در این مجموعه بازیگرانی مانند حسین رفیعی، ساناز سماواتی و حسین خواجوی حضور دارند.
در ادامه گفت و گو با عطا پناهی، تهیه کننده «محرمانه» را می خوانید.
«محرمانه» از ابتدا برای شبکه نسیم آماده شده بود یا شبکه سه؟
سریال، سفارش سازمان هنری رسانهای اوج است و استودیو بادبان این سریال را برای این سازمان هنری آماده کرده و سازمان اوج هم با شبکه سه به توافق رسیده و فیلم را به آنها داده است.
مگر قرار نبود از اول برای شبکه نسیم باشد؟
یک خبر بود که معلوم نبود منشأ آن از کجا بود، ولی از شبکه سه پخش میشود.
آیا در قسمتهای اولیه بازخورد هم داشتید؟
بازخوردهایی که من میگیرم از طرف خود بازیگر است که بعد از هر قسمت انرژی خیلی خوبی به بازیگرها از بزرگسال تا نوجوان داده میشود و خیلی فیدبکهای خوبی گرفتم و خدا را شکر میکنم.
بخشهایی از قسمتهای پخش شده را دیدم. سوال و نقدم اتفاقا به بخش بازیگران است؛ انتخاب بازیگران با محدودیت بوده یا با توجه به سابقه ذهنی بود؟ چون آقای رفیعی و خانم سماواتی در دو دهه اخیر سابقه کار با نوجوانان را داشتند؛ اما خودتان بهتر میدانید که روزگار عوض شده و تغییرات زیادی داشتهایم، اما باز دوباره آیا انتخاب چنین چهرههایی که قبلا بودند، خوشسلیقگی است یا درست و منطقی است؟
اصلا سیاست انتخاب بازیگر از روز اول که این فکر شکل گرفت به اینگونه بود که روی نوجوانانمان سرمایهگذاری کنیم. بچههایی که در «محرمانه» هستند حالا درمجموع حدود ۲۵یا ۳۰ نوجوان پسر و دختر جلو دوربین میآیند، همه بچههای تئاتری هستند و تقریبا سه سال سابقه تئاتر نوجوان دارند.
در مدارس، سابقه تئاتر دارند یا جاهای دیگر؟
این بچهها غیر از مدارس در آموزشگاهها و حتی اجرای صحنه، سابقه کاری دارند و بچههای تئاتری هستند. نیت ما در استودیو بادبان از اول این بود که نوجوانان دیده شوند، این خطر و ریسک را من تهیهکننده قبول کردم که حجم زیادی از این داستانها را خود این جوانها به دوش میکشند و حتی در ادامه در سیزن دو، نقش آنها خیلی پررنگتر است.
هر سیزن چند قسمت است؟
سیزن اول ۲۶ قسمت و دوم ۳۴ قسمت است که در مجموع ۶۰ قسمت میشود. کاملا تعمدی بوده و برنامه داریم برای نوجوانانی که چهره نیستند و ۹۵ درصد آنها که اولینبار است جلوی دوربین میآیند در آینده بتوانند شناخته شوند، بازیگرانی شوند که در آینده دیگر کارگردانها و تهیهکنندهها هم آنها را بهعنوان بازیگر انتخاب کنند، مخصوصا بتوانند در کارهایی که مربوط به نوجوانان است، بدرخشند.
آیا ساختن کار برای کودک و نوجوان سخت است؟
بله، من میگویم نوجوان؛ چون مدعی هستیم برای یک رده سنی که هویت مستقل دارند و نه کودک و نه جوان هستند. حد وسط کودک و جوان است و ذائقه و هویت مستقل خودش و محصول رسانهای و فرهنگی تخصصی خودش را لازم دارد.
برای همین من خیلی ترکیب کودک و نوجوان را کنار یکدیگر درک نمیکنم و باید به نوجوان نگاه کاملا تخصصی داشته باشیم و کار کردن برایشان خیلی پیچیده است؛ برای اینکه تقریبا نمیتوانیم بگوییم هر دهه نسل از نظر روحی عوض میشود، بلکه هر یک سال در میان یکبار روحیه، ذائقه و سلیقهشان در محصولات رسانهای عوض میشود و بهنظرم سطح توقعشان بالا رفته است چون با شدت خیلی زیاد در فضای مجازی محصولات مختلف را میبینند و وقتی محصولات مختلف با این همه تنوع به سمتشان سرازیر میشود، کار من برنامهساز خیلی سخت میشود و باید بیشتر تلاش کنم تا برنامهام همسطح آنها شود.
این تلاشها قطعا در «محرمانه» اتفاق افتاده است؟
بله، کار با نوجوانها خوب بود و بر خلاف اینکه فکر میکردم جلوی دوربین آمدنشان خیلی سخت باشد، اما دیالوگ گفتن، روحیه و انرژیشان عالی است و تقریبا اشتباه فکر میکردم که کار با آنها سخت باشد. چون فوقالعاده انرژی و انگیزه دارند، محال ممکن است که سر یک دیالوگ تپق بزنند و یادشان برود. روزی چندین ساعت قبل از شروع تمرین میکردند و علاقه نشان میدادند، کار کردن با آنها خیلی شیرین و لذت بخش است.
اینکه چهرههای تازه، وارد صداوسیما شوند، ویژگی خوبی است و خیلی باورپذیرتر است. اما از آنجایی که میدانید چون اینها رسانهای و چهره نیستند، ممکن است بهلحاظ رسانهای خیلی به آنها توجه نشود؟
نمیدانم این اتفاق میافتد یا خیر؟ من خیلی تعمدی به سراغ استارهای تلویزیون نرفتم و حتی تماس هم با آنها نگرفتم که ببینم سر قرارداد چه اتفاقی میافتد. وقتی داشتیم فیلمنامه را مینوشتیم، میدانستیم که به چه کسی باید زنگ بزنیم، مثلا آقای سنگ چاپ و خانم هاشمی که برای نقش مدیران مدرسه (خانم و آقای اژدریان) هستند، انتخاب شدند. آقای رفیعی را در همان روزهای اول میدانستیم که این نقش خاص ایشان است و برای همین اصراری هم نداشتیم که از چهرههای کلاسیک استفاده کنیم.
چند قسمت را قبل از پخش تلویزیونی یعنی در مرحله تدوین در چند مدرسه دخترانه و پسرانه نشان دادیم و سیزن دوم را شروع نکرده بودیم، اتفاق خاصی که در نظرسنجی این مدارس افتاد و فرمهای مختلفی که دانشآموزان پر کردند و دادند این بود که محبوبترین کاراکتر، همان دانشآموز خود آن قسمت بود. مثلا احمد انتخاب رشته، پدرامی که لکنت زبان دارد، ایلیای چاپلوس.
این نظرسنجی نشان داد جذابیت خود این کاراکترها برایشان بیشتر بود و این نوید را به ما داد مسیری درست را طی میکنیم و دلگرم شدیم به اینکه از نوجوانان در پیشبرد هدفمان بیشتر استفاده کنیم. در سیزن دوم که الان درحال ضبط هستیم نوجوانان نقش خیلی بیشتری در پیشبرد داستان دارند.
با توجه به حساسیتها و حاشیههای نوجوانان در این سن که اقتضای سنشان است، چقدر توانستید به حاشیههای این سن بپردازید؟ مثلا مشکلات مدارس یا مشکلات جنسی که ممکن است پیش آمده باشد را تا چه حد اجازه ورود داشتید و آیا خط قرمزی وجود داشته یا خیر؟
من ۱۳ سال است معلم هستم و هنوز هم که از من سوال میکنند چهکاره هستی، نمیگویم نویسنده، میگویم معلم هستم و فعالیتهای دیگر در کنار آن دارم.
در این ۱۳ سال با دانشآموزان نوجوان دبیرستانی در تماسم و تقریبا روزی نیست که با شاگردانم در تماس نباشم، چه آنهایی که بزرگ شدهاند و فوقلیسانس گرفتهاند و چه دانشآموزانی که درسال ۹۸ با من هستند. از این معلم بداخلاقها نیستم و مشکلات را کاملا میدانم.
در نگارش فیلمنامه به فیلمنامهنویسان محدودیت ندادم و سرفصلها را دادم، پایه تیم پژوهشی ما که از روی پروژههای روانشناسی و مشاورهای مختلف و معتبر است، یک تیم کارشناس مذهبی و قرآنپژوهی بهعلاوه تیم روانشناسی متخصص کنار پروژه فیلمنامهها بوده است.
ما خودمان را محدود نکردیم و هیچ سانسوری در مطرحکردن معضلات نوجوانان نداشتیم و مثالهایی را هم که شما زدید به آنها پرداختیم، اما اینکه پخش شود یا خیر، به شهامت شبکه بستگی دارد.